فهرست مطالب:

7 موردی که در طول قرنطینه درباره شوهرم کشف کردم و هرگز نمی توانم یاد بگیرم
7 موردی که در طول قرنطینه درباره شوهرم کشف کردم و هرگز نمی توانم یاد بگیرم

تصویری: 7 موردی که در طول قرنطینه درباره شوهرم کشف کردم و هرگز نمی توانم یاد بگیرم

تصویری: 7 موردی که در طول قرنطینه درباره شوهرم کشف کردم و هرگز نمی توانم یاد بگیرم
تصویری: 399 _ پنج سال است که با شوهرم رابطه جنسی نداشته ام...| دکتر هلاکویی | رابطه جنسی | شوهر 2024, مارس
Anonim

آن مجله هایی که قبلاً در بقالی می خریدم علاقه داشتند به من بگویند که رابطه زناشویی من همیشه در حال تغییر است. همراه با اطلاع دادن به من که سوتین اندازه مناسبی ندارم ، این خبر در مورد رابطه من باعث ترس من شد. من نگران شوهرم بودم و ممکن است بعد از ازدواج رشد کنیم و خودمان را تغییر دهیم.

با کمال تعجب متوجه شدم که آن مجلات براق در مورد ازدواج یا خرید سوتین من کاملاً اشتباه نکرده اند. در طول سال ها ، هر دوی ما تغییر کرده ایم. امسال اما این آگاهی قطعاً توانست آن را به منصه ظهور برساند. من در طول 12 ماه گذشته بیشتر از آنچه در 17 سال گذشته ازدواج کرده ام با شوهرم گذرانده ام. با تمام این مدت زمان با هم ، من توانسته ام برخی از ویژگی های او را عمیق تر بررسی کنم ، و اکنون که آنها آموخته شده اند ، من به راحتی نمی توانم آنها را یاد بگیرم.

1. او نمی تواند چیزی پیدا کند

وقتی برای اولین بار ازدواج کردیم ، همه چیز را با هم تصمیم گرفتیم. قرار دادن کاناپه ما و قرارگیری شیر در یخچال یک کار تیمی بود. چندی نگذشته بود که شوهرم فقط می توانست مکان کاناپه را به یاد بیاورد. موقعیت شیر ، تخم مرغ و غذا در یخچال به طور مداوم از او دور می شود. ما اساساً یک سال است که از خانه خارج نشده ایم و هنوز هم می شنوم: "عزیزم ، آیا شیر را دیده ای؟" یادآوری قرار دادن وسایل خانه (مانند غذا) لباس مناسب او نیست - فقط قسمت غذا خوردن است.

2. او پدر و مادر سرگرم کننده است

نقش های ما در ماه های گذشته مشخص است: من در حفظ برنامه عالی و کمک به کودک خود برای انجام همه احساسات عالی هستم و شوهرم سرگرم کننده است. او بازی می کند ، شوخی می کند ، حتی می تواند انواع مختلف عالی را خوردن جوانه بروکسل قرار دهد. من هرگز این هدیه را که باعث تأخیر در حمام و زمان خواب می شود تا سال جاری کاملاً ارزیابی نکردم - سالی که کمی لذت بسیار طولانی است.

3. او به چالش کشیده شده است

من فکر کردم با فعالیت مدرسه و تقویم اجتماعی ما کاملاً باز ، سرانجام شوهرم می تواند مهارت های مدیریت زمان خود را بهبود بخشد. جواب منفی. رسیدگی به وقت خواب ، زمان بزرگنمایی مدرسه و زمان تغذیه برای شریک زندگی "همیشه در لحظه" من چالش برانگیز است. اکنون می توانم ببینم که هیچ مبلغی از من که از او می خواهم به فرزندمان در انجام تکالیف "چگونه زمان را بگوییم" کمک کند ، به شوهرم کمک می کند تا توانایی های گفتن زمان خود را مدیریت کند.

4- او مرا از خنده نگه می دارد

روز من می تواند از زمانی خوب که به من گفته می شود "ترقه ماهی قرمز" از خوب به استرس زا تبدیل شود و با این وجود شوهرم هنوز هم می تواند من را بخنداند. او قادر به یافتن شوخ طبعی در استرس است. این ویژگی جادویی باعث می شود که وقتی زندگی کمی تاریک تر می شود ، زمین را حفظ کنم و به سمت روشن نگاه کنم.

5. ما تیم خوبی می سازیم

در ازدواج ما مواردی پیش آمده است که من بیشتر احساس سرمربیگری در زمینه MVP شوهرم را داشته ام. من مطمئن نبودم که همیشه در شرایط برابر هستیم ، اما اکنون به جایی رسیدم که کمبودم وجود دارد (بگذارید بگوییم در بخش گوگل) او کاملاً ظاهر می شود. ما مانند تخم مرغ و بیکن گیاهی با هم می رویم و کمبودهای یکدیگر را تکمیل می کنیم. این یک کار تیمی خوب است.

6. او (واقعاً) خانواده اش را دوست دارد

خواه تمیز کردن استفراغ گربه باشد یا استفراغ بچه ، پسر من آنجا با حوله های کاغذی و ضدعفونی کننده است. وقتی ما درخواست کمک یا راهنمایی او می کنیم ، او آماده است تا ساختمانهای بلند (یا حداقل یک ساختمان بلند به اندازه لگو) را در یک بند متصل کند. ممکن است او همیشه به موقع نباشد ، اما من می دانم که وقتی ما به او احتیاج داریم آنجاست.

7. او هنوز هم ما را دوست دارد

پس از 17 سال ازدواج ، شریک زندگی من خسته نشده است. این روزها تمام وقت تنها ما بعد از خواب کودک یا در لحظات سرقت شده در طول روز اتفاق می افتد. او هنوز به دنبال زمانی برای ارتباط با یک نگاه ، یک آغوش سریع یا یک مکالمه طولانی است.

او یک نگهبان است.

من و شوهرم ممکن است طی این سالها تغییر کرده باشیم ، اما اکنون می توانم ببینم که ترس من بی جا شده است. این به معنای خودکار این نیست که ما خودمان را از مشارکت خود و دور از یکدیگر تغییر می دهیم. رشد می تواند به درک بیشتری منجر شود و حتی همراهی شما را به هم نزدیک کند - و من بسیار خوشحالم که نمی توانم آن مورد را یاد بگیرم.

توصیه شده: