فهرست مطالب:

OMG ، کودک 5 ساله من اولین شکست خود را دارد و خیلی زود احساس می شود
OMG ، کودک 5 ساله من اولین شکست خود را دارد و خیلی زود احساس می شود

تصویری: OMG ، کودک 5 ساله من اولین شکست خود را دارد و خیلی زود احساس می شود

تصویری: OMG ، کودک 5 ساله من اولین شکست خود را دارد و خیلی زود احساس می شود
تصویری: Почему Ninety one & Димаш в основном поют песни made in Kazakhstan? Часть первая (SUB) 2024, مارس
Anonim

من اولین نفری خواهم بود که اعتراف می کنم بچه من بیش از حد تلویزیون تماشا می کند. اخیراً ما تلویزیون Sling را جایگزین کابل کردیم زیرا از برخورد با انحصار شرکت محلی بیمار بودیم. آنها همه کانالهای معمول را دارند ، اما گاهی اوقات کانالهای اضافی ظاهر می شوند یا به بسته ها اضافه می شوند. یکی از موارد اضافه شده در این ماه کل کانال اختصاص داده شده به همه چیز Ryan Kaji ، از Ryan’s Mystery Playdate بود.

وقتی دختر 5 ساله من این کانال را پیدا کرد ، به معنای واقعی کلمه از هیجان لرزید و حالا همه چیزهایی است که او می خواهد تماشا کند.

"دوست پسر من یک کانال برای او دارد!"

بله ، درست شنیدید

بگذارید از اول شروع کنم…

در بهار گذشته ، هنگامی که مدارس ما تعطیل شد اما هنوز انتظار می رفت که ما به صورت آنلاین آموزش دهیم ، آلیسا حتی یک دوز تلویزیون بیشتر تماشا کرد تا مامان و بابا بتوانند کارهای خود را انجام دهند. یکی از نمایش های مورد علاقه او به سرعت تبدیل به Ryan’s Mystery Playdate یا Ryan’s World در Prime Video شد. من نمی فهمیدم که او از آنها ، به ویژه Ryan's World چه چیزی دوست دارد. خسته کننده ، فوق العاده مضر و پر از محل قرار دادن محصول است. اما اگر این کار او را راضی نگه داشته و از بزرگنمایی های من سرزنش نکرده است … بگذارید فقط بگوییم ، اشتباهاتی انجام شده است.

حالا که به مدرسه برگشتیم ، کمی بیشتر وقت نمایش او را محدود کردم اما خیلی دیر بود. چند ماه پیش ، او سری به من زد و سرم را پایین کشید تا بتواند در گوش من نجوا کند.

مادر ، من یک راز برای گفتن به تو دارم

"خوب ،" من گفت: "برو جلو."

"مامان … من عاشقم … رایان."

فکر کردم شوخی می کند - تا اینکه واکنش فیزیکی او را دیدم. او مانند یک احمق عاشق شکسته پوزخندی می زد ، عبارتی که من قبلاً هرگز او را ندیده بودم و بالا و پایین می پرید و دستانش را می زد.

"از Ryan's Mystery Playdate؟"

"آره! من او را دوست دارم. من می خواهم او به خانه ما بیاید. اما به کسی نگو من در این مورد فوق العاده خجالتی هستم."

این به معنای واقعی کلمه خفیف ترین چیزی است که تا به حال شده است ، روشی که او سرخ می شد و در مورد او ادامه می داد. شوهرم خیلی زود متوجه شد و شروع به پرسیدن مواردی از این قبیل کرد ، "خوب ، شما رايان را چه دوست دارید؟ به نظر شما او خوش تیپ است؟ " دخترم پاسخ داد ، "موهای او!"

واضح است که او از این ایده او برای اولین بار خرد کردن لذت می برد. با این حال ، چیزی درست با من درست نبود و با گذشت زمان ناراحتی بدتر شد ، به خصوص وقتی که او روزی در گوش من زمزمه کرد که "رایان دوست پسر من است!"

او بارها و بارها از من می پرسد (به معنای واقعی کلمه هر 2-3 روز) چه زمانی ریان می تواند بیاید ، چه زمانی می تواند با رایان فیلم بسازد ، چه زمانی می تواند برای او متن ارسال کند ، چه زمانی می تواند به خانه او برود. مدتی مطمئن نبودم که چه بگویم. من مرتباً س herالات را با یادآوری به او یادآوری می کردم که به دلیل ویروس کرونا نمی توانیم در حال حاضر به کسی برویم. مانعش نشد حالا او می خواهد بداند آیا وقتی ویروس تمام شد می تواند به ملاقات او برود.

واضح است که این از بین نمی رود ، پس چرا من از آن خیلی راحت نیستم؟

من فکر می کنم من آن را آزمایش کردم به دو دلیل. اول اینکه ، رایان یک چهره مشهور است. شانس بسیار زیادی وجود دارد که او هرگز با او ملاقات نکند. اما او مفهوم شهرت و شهرت را درک نمی کند. برای او ، او فقط بچه ای است که ممکن است در خیابان زندگی کند. شاید این ربطی به این داشته باشد که هرکسی توانایی ساخت فیلم و ارسال آن برای یکدیگر را دارد. او می تواند از پسر عموی کودکش ، از دوستانش فیلم ببیند - آیا فکر می کند اینها همان نمایش های تلویزیونی است؟ من نمی دانم چگونه دل او را بشکنم به او بگویم که او احتمالاً هرگز ملاقات با رایان کاجی نخواهد بود.

مسئله مهم دیگری که من مطرح می کنم این است که ، او از کجا می داند که هنوز حتی در مورد خرد کردن ها؟ او احتمالاً هنوز نمی تواند این نوع احساسات را داشته باشد ، درست است؟ آیا او نیازی نیست که ابتدا بلوغ را پشت سر بگذارد؟ گرچه اگر به آن فکر کنم ، بسیار ممکن است که او فقط رفتارهایی را که در سایر برنامه های تلویزیونی یا کتاب ها و فیلم ها دیده دیده است. معجزه آسا! Tales of Ladybug و Cat Noir نمایش دیگری است که او از آن لذت می برد و بیشتر داستان پیرامون ابرقهرمانانی است که بر روی منافع منفی دیگران فشار می آورند.

اما راهی که او وقتی در مورد رایان صحبت می کند واقعاً چیز دیگری است

فکر می کنم طولی نکشید که او در حال خواندن Tiger Bea t و ضبط کردن پوسترهای گروههای موسیقی پسر در اتاقش بود. اما او دختر بچه من است! حدس می زنم فکر می کردم وقت بیشتری دارم …

توصیه شده: