فهرست مطالب:

کودک 6 ساله من به طور ناگهانی از زمانی که کودک نوپایی بود در حال تماشای نمایش های تلویزیونی است
کودک 6 ساله من به طور ناگهانی از زمانی که کودک نوپایی بود در حال تماشای نمایش های تلویزیونی است
Anonim

من هرگز شورشی نبوده ام وقتی کوچکترین قانون را خم می کنم ، مثل پیاده روی یا رنگ آمیزی خارج از خطوط ، معده ام پوسیده می شود. این ویژگی شخصیتی به فرزندپروری من نفوذ می کند. بنابراین وقتی متوجه شدم کودک 6 ساله ام می خواهد تماشا کند و برنامه های تلویزیونی را تماشا کند در حالی که در حال انزوا هستیم ، نگران نگه داشتن تلویزیون برای ساعت ها بودم. من این قانون دیرینه را نقض می کنم که می گوید: "تلویزیون بیش از حد مغز شما را پوسیده و شما را به یک انسان زامبی تبدیل می کند." خوب ، این ممکن است یک افسانه اغراق آمیز باشد که توسط والدینی که مایل به کنترل از راه دور هستند ، منتقل شده است ، اما آخرین چیزی که من به آن نیاز داشتم آخرالزمان احتمالی زامبی در خانه ما بود.

در طول سال ها ، من سعی کردم از دستورالعمل های مربوط به اطفال که نشان می دهد کودکان باید فقط دو ساعت تلویزیون در روز ببینند ، احترام بگذارم. از آنجا که پسر من کوچک بود ، ما سیستمی داریم که در آن آلارم ها تنظیم شده اند تا پایان زمان نمایش را نشان دهند و به فرزندم هشدار دهند که زمان آن برای برخی از زمان های بازی یا خارج از زمان است. من در تلاش بودم تا او از مزایای استفاده از تخیل واقعی خود و یا درگیر کردن در مکالمه با انسانهای زنده واقعی بهره مند شود.

من فهمیدم که پیروی از این قوانین برای پسر کوچکم به معنای مغز سالم تر است

او بهتر می خوابد و به جای صفحه سرد با خانواده اش ارتباط بیشتری برقرار می کند. سیستم ما در زمانهای قبل از قرنطینه و ضد عفونی کردن همه چیز از جمله کره چشم ما کاملاً کار می کرد. البته ، البته ، برنامه ها تغییر کرد - زیرا همه گیر در سراسر جهان است - اما آن زمان است که یک تغییر شگفت آور دیگر ظاهر شد.

همانطور که قفل ما را ذره ذره نگه داشت ، من ذوق پسرم را در شیفت تلویزیون تماشا کردم

او از تماشای چیزهای 6 ساله اش به چیزهای 3 ساله اش رسید. به طور ناگهانی ، زنگ های آهک "اوه ، تودل ها!" از باشگاه میکی موس دوباره به اتاق نشیمن ما بخشید. سپس ، صدای بلند صدای غرش Kion از طرف The Lion Guard بار دیگر در سراسر دامنه ما طنین انداز شد. من تعجب کردم که چقدر سوراخ خرگوش برنامه نویسی تلویزیونی سقوط کرده است ، و آیا اگر مجبور باشم قسمتهای پر از تماشای Friends را که وی در رحم بود تماشا کنم.

سعی کردم وقفه های معمول نمایشگرمان را در جای خود حفظ کنم ، اما پسرم وقتی می خواست توجه خود را از صفحه منحرف کند ، خلق و خو و بدجنس بود. در ابتدا ، من فکر کردم که این فقط "شما رئیس من نیستید!" عصبانیت کودک ، اما من به سرعت فهمیدم که پاسخ او یک فوریت عمیق و غیر معمول دارد. من با جمع آوری تمام سرنخ های بلوز ، با هم ادعا کردم که کودک 6 ساله من راهی برای مقابله با فشارهای ناشی از این زمان ناآشنا پیدا کرده است که خود را در برنامه هایی آشنا می کند که احساس آشنایی می کنند.

او در حال تماشای دوباره نمایش های تلویزیونی بود که باعث می شد احساس امنیت کند

با وجود بسیاری از گزینه های معمول خارج از خانه ، تصمیم گرفتم که شورشی درونی ام را آزاد کنم. من ریموت را به بچه ام می دهم و به او می گویم که برای آن برو. برنامه های تلویزیونی جوانی پسرم راهی برای کنار آمدن با همه تغییرات ناگهانی اتفاق می افتد و من می خواهم این ابزار را داشته باشد که نقاط را از یک زمان آشنا در گذشته به این زمان ناآشنا در حال حاضر متصل می کند.

اگرچه ممکن است به نظر برسد که من به او کمک می کنم تا تنظیم شود ، اما من مطمئن می شوم که در مورد احساس او حمایت کنم و با او صحبت کنم. هنوز هم ، در این تابستان ، من به فرزندم اجازه می دهم تا آنجا که می خواهد تلویزیون تماشا کند ، زیرا او از تلویزیون به عنوان راهی برای تسکین خود استفاده می کند - و تاکنون ، آخرالزمان زامبی در چشم نیست.

توصیه شده: