چرا احساس می کنم بدترین مامان دنیا هستم
چرا احساس می کنم بدترین مامان دنیا هستم
Anonim

این عمیق ترین و تاریک ترین راز من به عنوان یک مادر و یک راز است که صادقانه بگویم ، من حتی خجالت می کشم حتی به خودم اعتراف کنم. به خصوص در این ماههای تلخ و زمستان سرد که نمی توانم از چیزی که مرا دیوانه می کند ، فرار کنم ، می خواهم مثل کودکی که در قلبم هستم ، دستهایم را روی گوشهایم بگذارم و مرا سرشار از حس می کند ، به من می رسد. از انزجار که توصیف آن سخت است.

اینجا می رود: من نمی توانم صدای بوگیری بچه هایم را تحمل کنم.

نه واقعا.

مرتبط: 6 نکته در مورد زندگی من شوهرم هرگز نمی فهمد

شاید فقط من و خانواده مملو از میکروب من باشم ، اما امسال یکی از بدترین فصل های سرماخوردگی و آنفولانزا در تمام دوران ها بوده است. (سلب مسئولیت: اگر کسی در آنجا وسوسه شود که پیشنهاد کند من فقط باید از روغنهای ضروری بیشتری استفاده کنم ، فقط متوقف شوید. همین الان این کار را متوقف کنید.) هر وقت که من برمی گردم بچه دیگری با تب و شوهرش روبرو می شود معلم دبیرستان ، قسم می خورم که هر روز نوع جدیدی از زرق و برق همراه با رایحه ماندگار BO وارد خانه ما می شود از دانش آموزانش که هنوز کشف هدیه خوشبوکننده نشده اند.

چه چیزی در مورد من به عنوان یک مادر می گوید که مجبورم با اشتیاق به فرار با انگشتان در گوشم فریاد بکشم؟

به هر حال ، حرف من این است ، می خواهم بگویم که از طریق همه تب ها و پوک زدن ها و پوزه ها و خرناس ها و احساس خستگی حتمی که من تصویر کاملی از صبر مادرانه مقدس هستم ، اما حقیقت این است که می توانم آن را بگیر احساس می کنم نمی توانم یک دقیقه دیگر پر از غرق شدن کنم.

در مورد من به عنوان یک مادر چه می گوید که به جای اینکه تمایل به پختن سوپ رشته مرغ خانگی برای کودکانم و مالیدن بخار ویک به سینه های آنها داشته باشم ، باید با انگشتان در گوشم که فریاد می کشد با اشتیاق فرار کنم؟

به احترام شکنجه هایی که فصل سرماخوردگی و آنفولانزا است ، شعر زیر را برای پدر و مادرهای سراسر جهان که ممکن است دقیقاً مثل من باشند ، سروده ام. احمق اینجا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد:

اوه ، بوگرها که پر از سبز و پر آب هستند

هدایای فارغ التحصیلی کودکستان
هدایای فارغ التحصیلی کودکستان

8 بهترین هدیه فارغ التحصیلی کودکستان

کتابهای AAPI
کتابهای AAPI

10 بهترین کتاب تصویری که شخصیت های AAPI را مشخص می کنند

چگونه حضور تو مرا جیغ می کشد.

بو و خرخرهایی که هرگز تمام نمی شوند

مرا یک بار دیگر مادر بودن را زیر سhoodال ببرید.

سرفه کردن ، عطسه کردن ، پوک کردن - بیشتر در رختخواب من ،

فشار مداوم در سر من.

به من می گوید زمانم نزدیک است

حتی اگر همه می دانند که مادران مریض نمی شوند.

همچنین متاسفم که سبد خرید مواد غذایی بچه ام را لیس می زند.

بنابراین اکنون همه شما از راز عمیق مادری من مطلع هستید. در اعماق قلبم ، وقتی بچه هایم در همه جای خانه مشغول خرخر کردن و خرخر کردن هستند ، هیچ کس بیشتر از من درد نمی کشد. من از میکروب هایی که در هوا می گذرانیم وحشت کرده ام ، آرزو می کنم که هدیه ای که اغلب مورد ستایش قرار نگیرد ، مجرای بینی واضح است و آرزو می کنم کاش فرزندانم دائماً از شانه من به عنوان مضراب شخصی خود استفاده نمی کردند.

مرتبط: 8 عقیده ای که والدین در هنگام خواب نمی گذارند

اما مانند بسیاری از جنبه های مادری ، من می دانم که این قسمت غیر جذاب است که باید لبخند بزنم. و مجهز به کلینکس ، قطره های سرفه و رطوبت ساز ، امیدوارم که بدون آسیب به آن طرف فصل بیاییم.

خوب و حالا ، برو جلو مرا با روغنهای ضروری مورد علاقه خود بزن من رسماً برای جنگیدن خیلی خسته شده ام.

عکس توسط: Twenty20

توصیه شده: