من در شیردهی ناموفق بودم اما خوب می شود
من در شیردهی ناموفق بودم اما خوب می شود

تصویری: من در شیردهی ناموفق بودم اما خوب می شود

تصویری: من در شیردهی ناموفق بودم اما خوب می شود
تصویری: چگونه شیر مادر زیاد شود با داکتر لیلا خلوت 2024, مارس
Anonim

در حالی که من پسرم را باردار بودم یکی از سوالاتی که مردم پرسیدند این بود که "آیا شما قصد شیردهی دارید؟" من همیشه می گفتم: "بله ، من در حال برنامه ریزی روی آن هستم ، اما اگر نتیجه نگیرد اشکالی ندارد." من به روشی انتزاعی می دانستم که برخی از زنان قادر به شیردهی نیستند اما من فکر کردم که من یکی از آنها نخواهم بود. من فقط تصور کردم که این یک چیز طبیعی است و ما خیلی مشکل نخواهیم داشت.

من هر وقت باردار بودم کلاس شیر دادن را گذراندم ، به هر حال. این مربی درباره مزایای جادویی شیر مادر و همچنین برخی از چالش های پیش رو ادامه داد. او تعداد زیادی عکس از زنان را نشان داد که با خوشحالی در حالی که نوزادان خود را در قسمت بالایی مخزن خود فرو می بردند ، پرستاری می کنند. او درباره اینکه چقدر شیردهی زیبا و طبیعی است و اینکه نباید دست از این کار بکشیم و برای اطمینان از اینکه روزهای سه شنبه به گروه پرستاری می آمدیم شعر زد. او تعداد متخصصان شیردهی را به ما داد.

احساس اطمینان می کردم که مثل بعضی از دوست دخترانم به مدت یک سال یا شاید حتی بیشتر به کودک کوچکم شیر می دهم. من می خواستم او باهوش و قدرتمند باشد و فقط شیر مادر می تواند او را چنین کند. من قطعاً نمی خواستم به او فرمول بدهم و مدتهاست که در وبلاگسوی مادر می نویسم و در مورد بارداری می نویسم و می دانم که فرمول اخم کرده است. پستان بهترین است!

مرتبط: مادر عزیزی که سعی کرد شیر بدهد اما نتوانست

بعد از اینکه نوزادم با استفاده از سزارین با خیال راحت به دنیا تحویل شد و من از مه ناشی از مواد مخدر بیرون آمدم ، پسر کوچکم را روی پستانم گذاشتند و پرستاران نوک سینه من را به دهان او فشار دادند و او از آغوز پرستاری کرد و من فکر کردم ، اوه بسیار عالی است که من از او پرستاری می کنم و حتی پاهایم را هم احساس نمی کنم! من به طور واضح یادآوری می کنم که مربی شیردهی می گوید فقط در صورت اشتباه انجام دادن این کار صدمه می زند.

این زمانی بود که یکی از بسیاری از حقایق سخت درباره بچه دار شدن را آموختم.

شیردهی در ابتدای کار به اکثر خانم ها آسیب می رساند و نوک پستان شما بعد از چند هفته سفت می شود ، اما در ابتدا بسیار دردناک است ، صرف نظر از قفل شدن عالی. اوضاع از آنجا به سرعت در سراشیبی قرار گرفت. حتی اگر او به خوبی روی پستان من قفل می کرد و من هر دو ساعت یکبار به او غذا می دادم ، او بیش از 10٪ از وزن خود را از دست داد و پرستاران گفتند که باید فرمول F را به او بدهند. من ویران شدم

وقتی بعد از چهار روز در بیمارستان به خانه برگشتم ، پرستار کردن او را ادامه دادم حتی اگر روز به روز دردناک تر می شد. بعد از یک هفته او وزن خود را به دست نیاورد ، بنابراین پزشک متخصص اطفال مرا به عنوان یک برنامه سه بار تغذیه قرار داد ، به این معنی که شما کودک را شیر می دهید سپس شیر را پمپ می کنید و بطری شیر پمپ شده را به کودک می دهید. من مجبور شدم هر دو ساعت یکبار به او غذا بدهم بنابراین فقط 45 دقیقه بین شیر دادن فاصله داشتم. 24 ساعت شبانه روز 3 هفته نخوابیدم. و هنوز وزن کافی نداشت.

احساس می کردم چنین ناکامی و پسرم شکوفا نیست.

پزشک متخصص اطفال پسرمان به من گفت ما باید مکمل شیر خشک را شروع کنیم زیرا پسر بچه من خیلی کوچک بود و هنگامی که او پرستار شد بیش از آنچه که شیر می گرفت کالری می سوزاند. من مدتها نشستم و گریه کردم در حالی که او به من دست داد بافتها من خیلی سخت کار می کردم و آنقدر رنج می کشم و هنوز هم کافی نبود. احساس می کردم چنین ناکامی و پسرم شکوفا نیست. قلبم هزار تکه شد اما من می خواستم سربازی کنم بهترین سینه بهترین سینه است.

بهترین پادکست های مادر
بهترین پادکست های مادر

7 بهترین پادکست برای مادران جدید

دندان درآوردن محصولات
دندان درآوردن محصولات

15 دندانپزشک آزمایش شده و واقعی

در شش هفته احساس درد شدید سوراخ کننده ای در نوک پستان چپم داشتم وقتی او غذا می داد و وقتی که شیر نمی داد. مثل این بود که کسی یک سوزن داغ به پستان من فرو کند. غیرقابل تحمل شد بنابراین من فقط از او در سمت راست پرستاری شروع کردم و با درد از سمت چپ پمپاژ کردم. معلوم شد ما برفک داریم.

دکتر من یک پماد موضعی تجویز کرد و پسرم نیز تحت معالجه قرار گرفت اما باز هم برای پرستار درد داشت. آنقدر بد شده بود که من از نگه داشتن او وحشت داشتم زیرا او در جستجوی غذا بود و هر بار که او را محکم نگه می داشت از درد گریه می کردم و من از این که اینقدر مرا آزار می دهد متنفر می شوم. وقتی فهمیدم که واقعاً احساس می کنم از کودکم متنفر هستم همین زمانی بود که شروع به سال کردن اینکه آیا واقعاً بهترین پستان است؟ وقتی یکی از ما به شدت درد می کرد چگونه می توانستیم پیوند برقرار کنیم؟ واقعاً چقدر زیبا و شگفت انگیز می تواند باشد که پسرم در حالی که گریه می کردم به بدن تنیده ام چسبیده باشد؟

او به من گفت که فواید شیر مادر بیشتر از خطرات من نیست ، زیرا مشخص بود که من در حال افسردگی پس از زایمان هستم.

هنگامی که در ملاقات شش هفته ای پس از زایمان به دیدن OB خود رفتم ، در مورد مبارزاتم با پرستاری به او گفتم و پستانهای ملتهبم را به او نشان دادم. او داروی خوراکی قوی تری برای برفک دهان تجویز کرد و پیشنهاد داد که پرستاری را متوقف کنم. من خیلی ناراحت بودم اما او به من گفت که با شیردهی هم دست و پنجه نرم کرده و مجبور شده است با شیرخشک مکمل کند. او به من گفت که فواید شیر مادر بیشتر از خطرات من نیست ، زیرا مشخص بود که من در حال افسردگی پس از زایمان هستم.

پس از آن قرار ملاقات از پرستاری او منصرف شدم اما به پمپاژ شیر ادامه دادم زیرا از اینكه به پسرم مزایای آنتی بادی های خود را نمی دهم بسیار وحشت داشتم. این یک تصمیم عذاب آور بود که در درد آزار دهنده گرفته شد. من فقط چند اونس درست کردم و بعضی اوقات او همه آن را نمی نوشید و هنگامی که آن را در آبکش ریختم هق هق می کردم پمپاژ کردم و پمپاژ کردم. من پوند جو دوسر فولادی می خوردم ، هر روز یک آبجو تیره می نوشیدم ، کلوچه های شیردهی می پختم ، شنبلیله می خوردم ، چای شیر مادر می نوشیدم ، اما هرگز به اندازه کافی شیر درست نمی کردم که به او شیر مادر را بدهم.

مرتبط: آنچه مادران جدید واقعاً باید درباره زندگی پس از تولد بدانند

پسرم غالباً هنگام پمپاژ گریه می کرد و از اینکه نمی توانم او را تحویل بگیرم احساس افتضاحی می کردم. می خواستم از خانه بیرون بیایم اما احساس کردم که به پمپ زنجیر شده ام. شوهرم مرا تشویق کرد که دیگر پمپاژ نکنم ، او به من گفت که خوب است شیر خشک را به کودک بدهم و نگران نباشم. اما من با رها کردنش دست و پنجه نرم کردم. سرانجام تصمیم گرفتم که وقتی او به سه ماه رسید ، پمپاژ را متوقف کنم. من خودم را از پمپ جدا کردم و از شکست هایم به عنوان یک مادر گریه کردم و گریه کردم.

اگر بگویم من کاملاً گناه این تصمیم را رها کردم دروغ می گویم. اما حداقل اکنون غذا دادن به پسر کوچکم یک لذت است. او بطری را غرغره می کند و آروغ می زند و لبخند می زند و پس از آن روی سینه ام آغوش خواب می گیرد. من گریه نمی کنم وقتی که او یک بطری را تمام نمی کند ، زیرا او شیر مادر گرانبهای من را هدر داده است ، این فرمول است و از آنجا که از آنجا می آید مقدار زیادی وجود دارد. او بیش از دو برابر وزن تولد خود را دارد و پاهای کوچک دوک خود را شروع به تکه شدن می کند. او سالم و خوشحال است و این به افسردگی پس از زایمان کمک کرده است.

اگر شیردهی برای شما کار می کند ، بسیار خوشحالم. واقعاً من هستم اما فرمول شیر شیطان نیست. این غذا برای نوزادان است. این زندگی روزمره را نجات می دهد ، پسرم را نجات داد و من را نجات می دهد. لطفاً به یاد داشته باشید که وقتی می بینید یک مادر به کودک خود شیر خشک می دهد ، او یک شکست نیست - او مادری است که کودک خود را با قلب در بطری تغذیه می کند.

عکس توسط: Twenty20

توصیه شده: